Inner Banner
اخبار ورزش و سلامت
امتیاز دهید :

سازگاري هاي قلبي عروقي در ورزش رزمی ، دفاع شخصی و ورزش های دیگر

 سازگاري هاي قلبي عروقي  در ورزش رزمی ، دفاع شخصی  و ورزش های دیگر
تاریخ : ۱۳۹۵/۰۳/۰۸ / تعداد بازدید : 914
قلب ورزشکار نقش مهمي در توانايي انجام کارهاي عضلاني بيشينه بازي مي کند ، اين نکته اولين بار در اوايل قرن 17 مورد توجه Giovanni Lancisi پدر کارديولوژي قرار گرفت.
Osler(1892) اشاره مي کند  (قلب بزرگ ورزشکاران ممکن است پيامد استفاده بلند مدت از عضلات آنها باشد، اما هيچ انساني دونده يا پاروزن بزرگي نخواهد شد مگر آنکه به طور طبيعي قلب بزرگ يا قابليت آن را داشته باشد.)  
8 سال بعد Henschen(1899) که روي اسکي بازان استقامتي کار مي کرد نخستين بار واژه ي قلب ورزشکار را به کار برد.
با اين حال از اواخر قرن 19 و تا دهه هايي از قرن 20 بسياري از پزشکان عقيده داشتند که فعاليت هاي ورزشي اثرات زيانباري بر قلب دارد. اين عقيده برخاسته از کار کارديولوژيست آلماني Beneke  روي نوجوانان ورزشکار بود که در سال 1879 منتشر شد و براي 50 سال يعني  زمان انتشار يافته هاي پژوهشي دو پزشک اتريشي پايدار ماند.
 
دیدگاه تاریخی
Kauf(1924) Deutsch &  دو پزشک اتريشي موسسه قلب وين با مطالعه قلب ورزشکاران مرد وزن در 16 رشته ورزشي به اين نتيجه رسيدند که اندازه قلب در مردان شناگر 30 تا 40 درصد و در زنان شناگر 4 تا 12 درصد افزايش مي يابد. بيشترين افزايش اندازه قلب به ترتيب مربوط به اسکي بازان استقامت، پاروزنان، دوچرخه سواران، شناگران، کشتي گيران، کوهنوردان، دوندگان، وزنه برداران و پرتاب گران، بازيکنان فوتبال، مشت زنان و شمشير بازان بود.در پيگيري 6 ماهه ، مشکلات فلبي خاصي در اين ورزشکاران مشاهده نشد.
با اين حال، اين دانشمندان نتوانستند به سوال زير پاسخ دهند که : آيا ورزشکاران قهرمان به طور ارثي قلب بزرگتري نسبت به افراد عادي دارند يا اين که ورزش موجب اين افزايش در اندازه قلب شده است؟
بر اساس بازنگري Rost(1997) در سال هاي آخر  1800 واول 1900 عقيده عمومي اين بود که ورزش موجب کوتاه شدن طول عمر ورزشکاران نسبت به افراد عادي مي شود. همين عقيده موجب شد که در قرن 20 نيز با تشخيص صداهاي غيرطبيعي قلب از شرکت ورزشکاران در مسابقات جلوگيري شود، اتفاقي که در مورد Clarence DeMar(1910s) وWally Hayward(1930s)
 افتاد. جالب اين که پس از مرگ Demar بر اثر سرطان روده ، کالبدشکافي نشان داد که وي  داراي قلب طبيعي بوده و صداي اضافي مربوط به سندرم قلب ورزشکار است.
پس از مرگ Demar گزارش شد که اکثريت دوندگان داراي صداي اضافي (صداي سوم و چهارم) قلب هستند(Parker 1978 ).
 
روش هاي تشخيصي در مطالعات قلبي
 
- راديوگرافي – اوايل 1960(دقت کار بسيار پايين بود)
- الکتروکارديوگرافي – تغييرات در موج هاي الکتروکارديوگرام (به علت توده عضلاني بالادر ناحيه قفسه سينه ورزشکاران و وجود دامنه گسترده اي از الگوهاي غيرطبيعي ECG با تمرينات استقامتي جاي اشتباه زياد بود)
- اکوکارديوگرافي – اوايل 1970 
  * Morganroth et al (1975) اولين استفاده از اين روش
  * Rost et al (1997) بيان مي کنند که در 1972 در المپيک مونيخ از روش Mono-Mode Eco.    براي مطالعه فلب ورزشکاران استفاده کرده اند.
- روش MRI   
با وجود روش هاي پيشرفته هنوز تشخيص دقيق هيپرتروفي فيزيولوژيک از پاتولوژيک به علت همپوشاني يافته هاي مورفولوژيک بين قلب ورزشکار و قلب بيمار بسيار دشوار است.
 
تغييرات مورفولوژيکي
قلب انسان (بطن چپ) توانايي پاسخ به محرکات مختلف از جمله ورزش را دارد. اين پاسخ به طور عمده به شکل تغييردر اندازه، شکل و ضخامت ديواره به تغييرات در سطوح سلولي و مولکولي مشاهده مي شود.
 
اندازه حفره ي LV 
- تغييرات ناشي از ورزش در حجم LV در کمتر از 3 ماه تمرين استقامتي رخ مي دهد/ (Ehsani et al 1978).
- يک هفته تمرين استقامتي موجب افزايش در حجم دياستوليک LV مي شود(Robal et al 1987)
 Morgenroth et al (1975) ابعاد LV را در 56 ورزشکار با روش اکوکارديوگرافي ارزيابي کردند.
يافته ها: 
افزايش حجم پايان دياستولي و افزايش توده ي LV 
نتيحه گيري: در ورزشکاران شرکت کننده در فعاليت هايي که حجم مورد تقاضا از قلب بالاست (ورزش هاي ايزوتونيک)، افزايش قطر پايان دياستولي و به دنبال آن افزايش ضخامت ديواره ي قلب براي طبيعي کردن تنش ديواره قابل پيش بيني است.
 در ورزشکاران شرکت کننده در فعاليت هايي که فشار مورد تقاضا از قلب بالاست (ورزش هاي ايزومتريک)، افزايش ضخامت ديواره بدون تغيير در قطر پايان دياستولي  قابل پيش بيني است.
Ehsani et al (1978)
مطالعه اي طولي رابراي ارزيابي تغييرات ابعاد قلب در پاسخ به تمرين و بي تمريني در شناگران انجام دادند.
يافته ها:
- پس از 9 هفته تمرين، افزايش معني داري در قطر پايان دياستولي ( از 7/48 به 52 ميلي متر ) و ضخامت ديواره ي LV ( از 4/9 به 1/10 ميلي متر )مشاهده شد.
- پس از 3 هفته بي تمريني، بازگشت معني داري در سازگاري هاي بوجود آمده مشاهده شد.
 
Pelliccia et al (1991) 
ابعاد LV را در 947 ورزشکار مرد نخبه با روش اکوکارديوگرافي مطالعه کردند.
يافته ها:
 ضخامت ديواره ي LV از 7 تا 16 متغير بود(16 ورزشکار ضخامت ديواره ي13 ميلي متر و بالاتر داشتند که 15 نفرآن ها پاروزن يا کانوييست بودند).
Pelliccia(1996) 
  ابعاد LV را در600 ورزشکار زن نخبه با روش اکوکارديوگرافي مطالعه و آن را با 65 زن غير ورزشکار مقايسه کردند. 
يافته ها:
 در ورزشکاران قطر پايان دياستولي و ضخامت ديواره ي LV به ترتيب 6 و 14 درصد بزرگ تر از گروه کنترل بود.
 
 
 Turpeinen et al (1996) 
ابعاد قلب 9 دونده ي استقامت و 8 مرد غير ورزشکار را به روش MRI ارزيابي کردند.
يافته ها: 
افزايش توده LV – افزايش محور طولي حفره ي LV (همبستگي بالايي با Vo2max داشت).
 

آموزش دفاع شخصی و فنون رزمی